By clicking “Fine”, you agree to the storing of cookies on your device to enhance site navigation, analyze site usage, and assist in our marketing efforts.
با مانگدم بزن با هر دردی چمراته مهم کن به اندازه ایت اپخندی که فریاده عاروم از سیر خاکسر با مان قدم بزن این شبه ارد شید جدو دستاته هر که بشید تو باته با مان قدم بزن من هر بایه فورونه پس بیکشم دست بیار بزن کم از کلدونیده از بیکشم در اید بیداری دوی شفایه و دن روزای تو ارد بیتر این قابه بستر میرا فایه و دن روزای تو با مان قدم بزن ردن تقیره فاهاته سکون مرگن زن بودنه هر جب دنیره آغازه یا آینه رو بشکم یا تجا رو از اشبک جنبا اکساس و قدم امشب بامن بامن بذنی امشب باش بامن بیا بحورمت سلاب خوندن از خونو بودن اقرو رو مندن از جن تو لاهای جی پوره غربت توت آبر شو رنج چور ات گور بالا رفتن رو یا گو زمین نخوردن گو درد بوز زمین نخوردیم بامن بیا بحورمت نگاهه ان ارمن دیجرنشی نداش رنجی دنشوا وارترک نا دیدی جنگی جنشدو نا دیدی تا سی جنشدو نا دیدی شاید یاروسی بحمیدیش... مي ، به Sebahal Somala