Cookies

🍪 En cliquant "Ok", vous acceptez le stockage de cookies sur votre appareil afin d'améliorer la navigation sur le site, d'analyser l'utilisation du site et de nous aider dans nos efforts de marketing.
Audio
Texte
Il n'y a pas encore de commentaires
Ajoutez un commentaire

Publications similaires

Samira
Samira

دایره ارتباط کوچک،زندگی ای بینهایت خصوصی،قلب شاد، ذهن آروم.

53
53
1
Samira
Samira

با کی از چی میشه حرف زد ؟

66
66
3
Samira
Samira

من دلم زندگی کردن میخواد. میدونم چطور باید زندگی کنم، به هیچی هم نیاز ندارما فقط به خودم احتیاج دارم، ولی خودمو ندارم.

49
49
Samira
Samira

و ما از ترس شکسته شدن احساساتمونو کشتیم.

33
33
1
Samira
Samira

در عمق زمستان بودم که در وجودم تابستانی بی پایان یافتم.

43
43
Samira
Samira

Some memories never leave your bones. Like salt in the sea, they become part of you. And you carry them.

92
92
Samira
Samira

«من اِبا دارم از بودن.ابا دارم از زیستن در دارالمجانین ناانساها.»

74
74
Samira
Samira

Albert Camus: “Should i kill myself,or have a cup of coffee?”

45
45
Samira
Samira

سوز در افق سرد رویاهایی که رسیدن به آن ها جز تلاشی برای فرار از اکنون نیست.

60
60
1
Samira
Samira

اون درخت ��ربلند پر غرور...

126
126
Samira
Samira

پاییز اما چیزی نیست جز خلوتی برای تعمق در آنچه از عمرمان فرو افتاد..."

96
96
Samira
Samira

كافیست چشمانت را باز نگه دار��، همه چیز سرشار از معنا میشود.

84
84
Samira
Samira

‏به شب نشينى خرچنگ هاى مرداب چگو��ه رقص كند ماهيه زلال پرست ؟!! پنج روزه دنبال جواب اين سؤالم

163
163
1
Samira
Samira

‏غم‌انگیز نیست انسان بودن؟ حی��ان پیوسته ناراضی معلق میان مرگ و زندگی.

165
165
Samira
Samira

آرامشِ بسیار. آفتاب گویی‌ با بی‌میلی می‌ت��بد. هوای آبی پر از ناقوس است... چه می‌کنی دوستِ من؟ من این اواخر مثل یک ماشین کار می‌کنم، بی‌هیچ ذوقی؛ جداً بی‌ذوق!

110
110
Samira
Samira

خوشم به بالِ پریدن اگرچه روی زمینم پرنده، می‌پرد آخر وَ من پرنده‌ ترینم ...

63
63
Samira
Samira

‏تو در کرانه‌ی عالم ‏درون خویش به یغما فتاده‌ای ‏کزین ��زار هزاران، ‏یکی نگفت که بر شانه‌ات چه می‌گذرد؟

107
107
Samira
Samira

‏بدانید غم و تاثیری که در آدمی ��ز علم به ناتوانی و ناچیزی خویش ایجاد می‌گردد، حدی دارد و از این حد که گذشت، این غم تبدیل به لذتی خارق‌العاده می‌گردد.✨

26
26
Samira
Samira

عصر ��وبی بود برای گم‌شدن یا پیداشدن. برای تماشای زیبایی یا زشتی. هم برای عاشق‌شدن خوب بود، هم برای ترک شدن. برای تن عصر خوبی بود. اما برای تنهایی یا عبور از تنهایی؟ بگذریم.

35
35
Samira
Samira

به ماه نگاه کردن و خورشید را به یادآوردن...‏

48
48
Samira
Samira

چه اتفاقی بیوافته به زندگی امیدوار میشی؟

63
63
2
Samira
Samira

باهار شد، سفر بخیر پرنده‌ی سپید. درخت اینجا می‌ماند و به دوست داشتن بیهوده‌ی تو ادامه خواهدداد... و شب بخیر

164
164
Follow Us
© Stereo, 2024
Vivez l'expérience dans son intégralité sur l'application Stereo
Ouvrir l'appli